اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

خدمات وبلاگ نویسان جوان

بهش بگید دوسش دارم - نیلوفر جان با تمام وجودم دوست دارم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]

نیلوفر جان با تمام وجودم دوست دارم


بهش بگید دوسش دارم

خواستم برم دلم نیامد فقط چند جمله سعی می کنم عزیزم فردا دوباره حتما بیام حتی بعداز کارم

 

عزیزم نیلوفر جان خیلی دوست دارم

و هیچ وقت نه می ذارم بهت سخت بگذره بد بگذره بی احترامی بشه

مگر وحید زنده نباشه که اونم دست من نیست دیگه

خوشبخت ترینت می کنم قول می دم

عزیزم توی آرزوی زندگیم

توی امید آینده ام

توی هستیم

توی نیلوفر من

نه شعار میدم نه حرف مفت فقط از ته قلب بهت عشق دارم

نمی دانم حال تو چه جوری ولی من زیاد حال خوشی ندارم

چرا که خیلی ازت دورم

شب خوش تا بعد

فقط بدون دوست دارم

واز شنبه خیلی پر انرژی تر هستم چرا که دیگه راحت تر می تونم باهت صحبت کنم

ولی گلم توم زنگ بزن بهم که راحت تر باشیم اینجوری شبه خوشی برات آرزو می کنم

برات تا فردا

دوست دارم

دوست دارم

دوست دارم

دوست دارم



کلمات کلیدی :
دوستدارت وحید 88/6/13 ساعت: 11:39 عصر| نوشته های دیگران ( )


یادداشت‌های آرشیو نشده

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس